سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دریچه
لینک دوستان

میوه تازه و پر طراوت بر شاخه درخت جوانی برق میزند ،دور از هیاهوی شهر ، در باغ سبز ،در  همسایگی دانه های درخشان شبنم .

چشم به هم میزند دستی شتابزده او را میچیند. به خودش میآید  دیگر از نسیم خبری نیست نه از بهار... فشرده در جعبه های یک اندازه در جوار اشیاءسرد و سخت و بی روح ...چاک چاک میکند پوست لطیفش را زدگی و زدگی .،در گرمای تهوع آورو پر از دود تابستان فساد در عمقش نفوذ میکند .به یاد بیرحمی های دستان انسان می افتد وقتی که در کنار خیابان زیر پای عابری له میشود.

میاندیشم

 میوه ی از باغ چیده ایم به هر موجی گرفتار ،امروز این زده فردا آن زده  ، دیروز  سنت زده امروز غرب زده خدا میداند در آینده شاید شرق زده، سر و صورتمان از این همه دستمالی زخمی میشود ،مثل میوه ی زدگی دار...


[ چهارشنبه 89/5/27 ] [ 11:53 صبح ] [ صحرا ]
درباره وبلاگ

و هدفونی که ذوب میشود ازحرارت تنی که بار دار احساس است... شعر ها ونوشته ها مال خودمه! انتقاداتتون رو قورت ندین،بگیــــــــــــن! کــــپی هم حلاله عین شیر مادر!
برچسب‌ها وب

اکیپ دوست داران سید علی ضیاء