با من بیا به ظلمت شب های بی کسی ام
با من بیا به نقش های ناشیانه ی کودکی ام
وقتی که همرنگ دیگران بوده ام
با من بیا به زمانی که تمام حس زندگی ام در سبزی یک گیاه خلاصه میشود
با من نفس بکش تمام هوای غبار آلود این بیراهه را
شاید خدا تو را فرشته نیافرید
که دست های خسته ام خالی برای همیشه خالی نماند
وقتی نگاهم به نور آن نا کجا آباد خیره میماند..