گلادیاتور پرت میشود به میدان جنگچشم که باز میکند کرم های پهن های کف گود هم نیشخندمیزنند... به خونی که بر بازوانش روان شده
به سمت دروازه که میرودهنوز نمیداند الفبای باختن رازمین زدن رادر پهنای یک مبارزه اجباری!!