دریچه | ||
بسم الله
این جا شهر من است می آیی؟ شهری که جای جاش معطرست به عطر گل سرخ به سخن گفتن با یک حیوان و قاب شوریده یک نگاه آنجا تو تمام پیچیدگی هایت را باز میکنی وقتی که نوار قلبی ات صاف میشود!!!
این جا بچه چه میداند فوت و فن دنیای کوچک آدم بزرگ ها را همه درویشند و کوچک و چه صادقانه تنها به تو میگویند: سلام!
من از کوره راه های سخت و بلند حوا بودن رسیده ام به مرز این شهر به مزمزه واپسین روز های کودکیم وقتی که من و سبزه های باغچه مان به آسمان پر سوال بیرحم چشم میدوختیم او چشمانمان را از آبی آرامش پر میکرد ،اما همیشه عمق پر رمز و راز و ابری اش را تنها برای خویش نگه میداشت... [ چهارشنبه 90/4/15 ] [ 2:8 عصر ] [ صحرا ]
|
||
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |