دریچه | ||
(و السلام) قصه ام سه نقطه شد... رشته رشته مهر تو با هر تپش دریای خون وکیل من! چشمه ی چشمان من شد چون کویر تک درختی را نشاید این چنین بی آب کرد رعب دارم من ماندن دردانه ی عشقت چگونه چاره است؟
کاش میدانستم
[ جمعه 89/10/24 ] [ 10:41 صبح ] [ صحرا ]
|
||
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |