به نام خدا
دیده ای پیاده رویی را در شلوغ ترین قسمت این شهر که هی می ایند و رد میشوند... و ایا در جوارش کسی جز دوره گرد خواهد آرامید؟یا باد اما...
در روز های سرد زمستانی رهرویی خیال سرد و خسته ی پیاده رو را نقاشی میکرد جای پایی در میان حجم سرد برف ها...
رهرو گذر کرد.
.
و ندانست هنگام دمیدن افتاب قلب سیمانی پیاده رو ارام ترک برمیداشت برای خاطر از از دست دادن رد پاهایش...