• وبلاگ : دريچه
  • يادداشت : پياده رو....
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    درود بر صحرا بانو

    گاه بر روي زمين زل ميزنم
    گاه بر حافظ تفاءل ميزنم
    حافظ فرزانه فالم را گرفت
    يک غزل آمد که حالم را گرفت
    ما زياران چشم ياري داشتيم
    خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم


    چي شده بانو صحرا؟؟؟؟؟؟؟ دلگيري؟؟؟؟؟؟
    پاسخ

    سلام من خوبم شما خوبي؟بعد از اين بگذار قلب بيقراري بشکند.گل نمي رويد.چه غم گر شاخساري بشکند\بايد اين آيينه را برق نگاهي مي شکست.پيش از آن ساعت که از بار غباري بشکند\گر بخواهم گل برويد بعد از اين از سينه ام.صبر بايد کرد تا سنگ مزاري بشکند\شانه هايم تاب زلفت را ندارد پس مخواه.تخته سنگي زير پاي آبشاري بشکند\کاروان غنچه هاي سرخ روزي مي رسد.قيمت لبهاي سرخت روزگاري بشکند\