|
دریچه 
| ||
|
باز هم بیشتر باز هم بلند تر... [ پنج شنبه 90/2/8 ] [ 6:20 صبح ] [ صحرا ]
یک جاده و تنها یک مسافر میرود با فانوسی در دست
اینبار فانوسش شکسته است
شکسته هایی که برای محبوبش حرفی جز لطافت نداشت!!
و بازدستان بزرگتری در کارند!!!
و قلبی که گرو گرفته میشود [ چهارشنبه 90/2/7 ] [ 1:43 عصر ] [ صحرا ]
به نام منشا روحم!! قطع میشوی از تمام اجسام بالاتر تنها حس غریبی که در تو ریشه دوانده، تکان میخورد تو میمانی و دلبستگی هایی که انگار نفرین شده اند یا دل تنگت طلسمشان میکند نمیدانم...! پایان میپذیرد تمام حس خویشاوندی ات با اجسام
تو میمانی و ذخیره ای که ته کشیده تو میمانی پر از همه زیبایی تو همیشه میمانی اما خالی از خودت! [ دوشنبه 90/1/29 ] [ 6:42 صبح ] [ صحرا ]
قدیمی ها میگفتن هر اومدنی یه رفتنی داره
پشت هر درد یک هوای تازه و پشت هر روییدن یک خشکیدن
به زندگی گفتین که بی ارزشه چون که آخرش به مرگ ختم میشه؟ یا لحظه ی قشنگ دل بستن رو فراموش کردین، [ جمعه 90/1/26 ] [ 10:19 صبح ] [ صحرا ]
تمام حادثه فاصله ی آن حرف است میان میم و قاف مهر و قهر تو بعد از تو نوت های عشق وجودم را در عکس فاصله ام باتو ضرب میکنم و تکه تکه ترانه ی این ساز شکسته را قربانی سکوت سرد شهر میکنم
من چون درخت سوخته از باغ یاد تو این بار من سرزمین دور افتاده ی فتوحات دلت!! صبح است و دلم مهمان وصله دوز جهان است وقتی که با تمام جهان ..قهرمیکنم!!
درگوشی: پیش خودمون بمونه..یکم قافیه هاشو خراب کردم! [ دوشنبه 90/1/22 ] [ 2:2 عصر ] [ صحرا ]
روزی که یک بغض درتک تک رگ های دستی که به سویت روانه شده بود غوغا میکرد پشت کردی !! من ماندم و چشم هایی که خالی ماند و خیس عرق
دیگراین روز ها در پشت تمام دیوار ها و مصلحت ها تنها عطری از تو باقیست... با شرمی به وسعت یک عقل و یک دانه ی سیب به وهم یک نور! [ یکشنبه 90/1/21 ] [ 12:36 عصر ] [ صحرا ]
|
درباره وبلاگ  و هدفونی که ذوب میشود ازحرارت تنی که بار دار احساس است... شعر ها ونوشته ها مال خودمه! انتقاداتتون رو قورت ندین،بگیــــــــــــن! کــــپی هم حلاله عین شیر مادر!
| |
